سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشک عطرى است نیکو . بردن آن آسان و بوى خوش آن پرورنده دماغ انسان . [نهج البلاغه]
 
شنبه 96 تیر 24 , ساعت 8:15 عصر

اتخاذ روش های مناسب جهت تحکیم دوستی  

گذشته از آن که انسان در مقابل دوستانش وظیفه دارد در مقابل دوستانش نیز باید روشهای خاصی را اتخاذ و مواردی را رعایت کند که علی (ع) در نهج البلاغه به مواردی از آنها اشاره فرموده اند از جمله :

1 ـ بزرگ نپنداشتن ظلم کسی که به انسان ظلم نموده :

علی (ع) در این باره فرموده اند : « و لا یکبرن علیک ظلم من ظلمک فانه یسعی فی مضرته و نفعک . نامه 31 فرزندم ) ستم آن که بر تو ستم کند در دیده ات بزرگ نیاید ، چه او در زیان خود و سود تو کوشش نماید .

2 ـ با دشمن به بخشش رفتار کردن :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( و خذ علی عدوک بالفضل فانه احلی الظفرین ) نامه 31 با دشمن خود به بخشش رفتار کن که آن شیرین ترین دو پیروزی است . همچنین فرموده اند : ( اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکر اللقدره علیه . حکمت / 11 ابن ابی الحدید ) چون بر دشمن چیره گشتی عفو او را سپاس قدرت بر او قرار ده .
ابن ابی الحدید ضمن شرح این سخن گفته : من این سخن را در قطعه ای تضمین کرده و چنین سروده ام که : اگر بر دشمن چیره شدی و خواستی انتقام بگیری با بخشیدن دشمنانت سپاس پیروزی را به جای آور .

3 ـ نهی از دشمن تراشی :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ان للخوصمه قحما ( حکمت / 260 زمانی ) دشمنی حوادث خطرناک به دنبال دارد .
ابن ابی الحدید گفته ( ابن ابی الحدید 107/19 ) : امام این سخن را وقتی بیان فرموده که عبدالله بن جعفر را برای فصل خصومت وکیل قرار داده است .

با چه کسانی باید دوستی را ترک نمود ؟

با وجود آنکه دوستی اهمیت به سزایی دارد و به صور گوناگون به آن تشویق شده و از دست دادن دوست مورد نکوهش قرار گرفته با این وجود سفارش شده که برخی از افراد به دوستی انتخاب نشوند . افرادی که دوستی با آنها نهی شده عبارتند از :

1 ـ دشمن دوست :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( لا تتخذن عدو صدیقک صدیقا فتعادی صدیقک . نامه 31 ) دشمن دوستت
را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشی . همچنین در جای دیگر دشمن دوست و دوست دشمن را دشمن انسان دانسته و فرموده اند : و اعداء ک : عدوک ، و عدو صدیقک ، و صدیق عدوک ، حکمت / 295 دشمنان تو ، دشمنت و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو هستند .

2 ـ افراد احمق :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( لا تصحب المائق فانه یزین لک ویودان تکون مثله . حکمت / 293 )
همنشین بی خرد نباش که او کار خود را برای تو آراید و دوست دارد تو را چون خود نماید . و نیز فرموده اند : ( یا بنی ایاک و مصاحبه الاحمق فانه یریدان ینفعک فیضرک ، حکمت / 38 ) فرزندم از دوستی با نادان ( احمق ) بپرهیز که می خواهد به تو سود برساند اما زیان می رساند .

3 ـ افراد بخیل :

علی (ع) دوستی با افراد بخیل را نکوهش نموده و نهی نموده و فرموده اند : ( و ایاک و مصادقه البخیل فانه یقعد عنک ما احوج ما تکون الیه ، حکمت / 38 ) ( فرزندم ) از دوستی با بخیل بر حذر باش که در سخت ترین نیازمندی ها دست از یاریت می کشد .

4 ـ افراد فاجر و فاسق :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( و ایاک و مصادقه الفاجر فانه یبیعک بالتافه . حکمت 38 ) ( فرزندم ) و از دوستی با بد کار بپرهیز که تو را به اندک چیزی می فروشد . همچنین فرموده اند : ( ایاک و مصاحبه ی الفساق فان الشر بالشر ملحق . نامه 69 به حارث همدانی ) از همنشینی با فاسقان بپرهیز که شر به شر بپیوندد .

5 ـ افراد دروغگو :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( و ایاک و مصادقه الکذاب فانه کالسراب یقرب علیک البعید و یبعد علیک القریب . حکمت / 38 ) ( فرزندم ) و از دوستی دروغگوی بر حذر باش که همچنین سراب است که دور را در نظرت نزدیک و نزدیک را دور جلوه می نماید .

6 ـ افرادی که به انسان دل نمی بندند ( به انسان علاقه ندارند ) :

علی (ع) در این خصوص فرموده اند : ( و لا ترغبن فیمن زهد فیک . نامه 31 ) ( فرزندم ) در آن که تو را نخواهد دل نبند . معنی این سخن علی (ع) این است دوستی با افرادی که به انسان علاقه ای ندارند بی معنی و بی نتیجه است و نیز فرموده اند : « و من لم یبالک فهو عدوک ، نامه 31 ) هر کس که در مورد تو بی پروا باشد ( سود و زیانت را یکسان شمارد ) دشمن توست .

7 ـ افرادی که سست رای هستند و کارشان ناپسندانه است :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( احذر صحابه من یفیل رایه و ینکر عمله فان الصاحب معتبر بصاحبه . نامه 69 ) از دوستی با مردم سست رای که کارشان ناپسند است بپرهیز چون هر کس از آن که دوست اوست شناخته می شود .

8 ـ افراد جاهل :

علی (ع) در این باره فرموده اند : ( قطیعه ی الجاهل تعدل صله ی العاقل . نامه 31 ) بریدن از نادان پیوستن به خردمندان است .
نقطه مقابل جاهل ، عاقل است که به دوستی با او توصیه شده و از نظر علی (ع) کسی که با جاهل همنشینی کند عاقل نیست چنان چه فرموده اند : لیس من جالس الجاهل بذی معقول . ( تحف العقول / 96 ) هر که با جاهل همنشینی کند ، عاقل نیست .

9 ـ افرادی فرومایه و گرفتار تهمت :

علی (ع) در این باره فرموده اند : « لا خیر فی معین مهین ، نامه 31 ) در یار و یاور فرومایه و دوست به تهمت گفتار خیری نیست .

آفات دوستی ( عوامل گسستن دوستی ) :

عوامل چندی باعث از بین رفتن دوستی و محبت بین افراد است که در نهج البلاغه به مواردی از آنها اشاره شده است . از جمله :

1 ـ سخن چینی :

سخن چینی از دوست موجب از بین رفتن دوستی و محبت فرد نسبت به دوست خویش می شود ، علی (ع) در این باره فرموده اند : ( من اطاع التوانی ضیع الحقوق ، و من اطاع الواشی ضیع الصدیق . حکمت / 236 ابن ابی الحدید ) هر که از سستی پیروی کند، حقوق را تباه سازد و هر کس از سخن چینی پیروی کند دوست را تباه سازد .

2 ـ خبث سریره و نهاد بد :

خبث سیرت و نهاد و طینت بد از عوامل از بین رفتن دوستی و محبت بین دوستان می باشد . علی (ع) در این باره فرموده اند : ( و انما انتم اخوان علی دین الله ما فرق بینکم الاخبث السرائر و سوء الضمائر ... خطبه 113) همانا شما برادران دینی یکدیگرید چیزی شما را از هم جدا نکرده جز درون پلید و نهاد بد که با آن به سر می برید نه هم را یاری می کنید و نه خیرخواه یکدیگر هستید و نه چیزی به یکدیگر می بخشید و نه با هم دوستی می نمایید ، شما را چه می شود که به اندک دنیا که به دست می آورید شاد می شوید و از بسیار آخرت که از دستتان می رود اندوهناک می شوید .

3 ـ بخشش و عطا در جای نامناسب و به افراد غیر مستحق :

بخشش و عطای نامناسب و به افراد غیر مستحق ، دوستی و محبت بین افراد را از بین می برد ، علی (ع) در این باره فرموده اند : ( و لم یضع امرء ماله فی غیر حقه و لا عند غیر اهله الا حرمه الله شکرهم و کان لغیره و دهم فان زلت به الفعل یوما فاحتاج الی معونتهم فشر حذین و الام خلیل . خطبه / 126 ) هیچ کس مال خود را آنجا که نباید نداد و به نامستحق نبخشید جز آنکه خداوند وی را از سپاس آنان محروم فرمود و دوستی ایشان از آن دیگری بود پس اگر روزی پای او لغزید و به یاری او نیازمند گردید ، از دیدگاه ایشان بدترین یار ولئیم ترین دوست دار به حساب می آید .

4 ـ سخن دیگران را درباره ی دوست گوش کردن :

بدیهی است که ممکن است دیگران درباره ی دوست انسان به انسان چیزی بگویند و انسان آن را باور کند و موجب از بین رفتن دوستی و پیوند و محبت وی با دوستش گردد . در صورتی که اگر با تحقیق و سنجیده اقدام می شد ، پیوند دوستی گسسته نمی شد . علی (ع) در این باره فرموده اند : ( ایها الناس من عرف من اخیه وثیقه دین و سداد طریق فلا یسمعن فیه اقاویل الرجال اما انه قد یرمی الرامی و تخطی السهام و یحیل الکلام و باطل ذلک یبور و الله سمیع و شهید اما انه لیس بین الحق و الباطل الا اربع اصابع خطبه ی 141) ای مردم هر آن کس که از استواری برادر خویش در دین و از گام نهادن او در راه است آگاه باشد ، نباید به گفته ی مردم درباره ی او گوش فرا دهد ، گاهی تیراندازی تیر می اندازد و تیرش به خطا می رود اما سخن اثرش باقی می ماند . درباره کسی چیزی گویند و آن نه این است گفتار باطل تباه ، و خدا شنوا و گواه است ، بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست .
فرموده یاد شده از سویی نشانگر آن است که شنیدن غیبت از عوامل از بین رفتن محبت و دوستی بین افراد است .

5 ـ بی اعتنایی به کسی که به انسان علاقه دارد و علاقه به افرادی که به انسان بی اعتنا هستند .

اعتنا و توجه به فردی که علاقمند به انسان است محبت و تحکیم دوستی را موجب شده و عدم آن به دوستی و محبت افراد نسبت به یکدیگر لطمه می زند ، همچنین اعتنا و توجه به افرادی که شایستگی دوستی را ندارند باعث خواری نفس انسان است ، علی (ع) در این باره فرموده اند : ( ز هذک فی راغب فیک تقصان حظ و رغبتک فی زاهد فیک ذل نفس حکمت / 451 ) بی اعتنایی تو نسبت به کسی که نسبت به تو علاقه دارد بهره تو را از او کم می کندو علاقه تو به کسی به تو بی اعتنا است موجب ذلت توست .
بر اساس این فرموده علی (ع) انسان باید موقعیت خود را ارزیابی کند و در همان حدود از مردم انتظار ارتباط داشته باشد .

6 ـ حسادت :

خیرخواهی نسبت به دیگران از عوامل تحکیم محبت و دوستی بین افراد بوده و حسادت که ضد خیرخواهی است ، محبت و دوستی افراد را از بین می برد ، علی (ع) در این باره فرموده اند : ( حسد الصدیق من سقم المؤده . حکمت /218) رشک بردن دوست از خالص نبودن دوستی اوست .
به همین مورد اشاره دارد سخن دیگر علی (ع) که در آن فرموده اند : ( فاذا رای احدکم لاخیه غفیره فی اهل اومال او نفس فلا یکونن له فتنه ... . خطبه 23 ) اگر یکی از شما مال و منال برادر خویش را از خود بیشتر ببیند مبادا فریفته شده ( او را به حسادت یا ارتکاب خلافی وادارد ) بر همین اساس علی (ع) ترک حسد را موجب جلب محبت مردم دانسته و فرموده اند : من ترک الحسد کانت له المحبه عند الناس ( بحار الانوار 239/74) هر که حسد را رها کند محبوب مردم می گردد . و نیز فرموده اند : ( صحه ی الجسد من قله ی الحسد . حکمت /253 ابن ابی الحدید ) صحت تن از کمی حسد است .

7 ـ شیفته شدن به دنیا :

شیفتگی به دنیا موجب تضعیف پایه های محبت و دوستی بین افراد شده و آن را به مخاطره می اندازد ، از همین رو علی (ع) فرموده اند : ( و علی الاخوان القاوه . حکمت / 367) ( هر که شیفته دنیا شود ) دوستانش باید وی را به گور سپرده و وی را فراموش کنند .
با توجه به آغاز این فرموده علی (ع) که درباره ی دنیا است فردی که بیش از حد به دنیا تکیه می کند و شیفته آن می شود ، دوستانش را از دست خواهد داد .

8 - خشمگین ساختن دوست ( شرمنده کردن ) :

خشمگین کردن و نیز خجالت دادن دوست باعث از بین رفتن دوستی و محبت وی با دوست خویش می شود علی (ع) در این باره فرموده اند : ( اذا احتشم المومن اخاه فقد فارقه . حکمت / 488 ) هر گاه مومن برادر خویش را خشمگین سازد ، میان خود و او جدایی اندازد .
حشمه و احشمه : یعنی اغضبه وی را به خشم آورد از این رو اظهار ناراحتی نسبت به دوست و برادر و هر بیگانه ای موجب دشمنی و جدایی است و همچنین خجالت دادن به افراد یک نوع خودخواهی و کبر تلقی شده و دشمن را بر می انگیزد .
فهرست منابع و مآخذ :
1 ـ قرآن کریم
2 ـ اصول کافی : کلینی ، ابوجعفر محمد بن یعقوب ، 1388 ق ، دارالکتب الاسلامیه ، الطبعه الثالثه ، تحقیق علی اکبر غفاری
3 ـ الامثال و الحکم المستخرج من نهج البلاغه : محمد غروی ، 1365 ش ، قم ، دفتر انتشارات اسلامی
4 ـ الانوار العلویه و اسرار المرتضویه : جعفر نقدی ، 1381 ق ، الطبعه الثانیه ، المطبعه الحیدریه ، نجف
5 ـ بحار الانوار: محمد باقر مجلسی ، 1403 ق ، بیروت ، موسسه الوفاء ، الطبعه الثالثه
6 ـ بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه : محمد تقی شوشتری ، 1376 ش ، تهران ، موسسه انتشارات امیر کبیر
7 ـ تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیهم : ابن شعبه الحرانی ، 1404 ق ، قم ، موسسه ی النشر الاسلامی ، تحقیق علی اکبر غفاری ، الطبعه ی الثانیه
8 ـ ترجمه غرر الحکم : هاشم رسولی محلاتی ، 1378 ش ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ دوم
9 ـ ترجمه غرر الحکم : محمد علی انصاری ، بی تا ، تهران ، چاپ هشتم
10 ـ ترجمه گویای نهج البلاغه : محمد رضا آشتیانی و محمد جعفر امامی ، بی تا ، قم ، چاپ اول ، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی
11 ـ ترجمه نهج البلاغه شرح ابن میثم : قربانعلی محمدی مقدم و دیگران ، 1375 ش ، مشهد ، بنیاد پژوهشهای اسلامی
12 ـ جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه : محمود مهدی دامغانی ، 1375 ش ، تهران ، چاپ دوم ، نشر نی
13 ـ الخصال : شیخ صدوق قمی ، ابوجعفر محمد بن علی ، تحقیق علی اکبر غفاری ، 1362 ش ، قم ، جماعه ی المدرسین فی الحوزه العلمیه
14 ـ شرح نهج البلاغه : ابن ابی الحدید ، 1378 ق ، دار حیاء الکتب العربیه ، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم
15 ـ شرح نهج البلاغه : عباس علی موسوی ، 1376 ش ، دار الرسول الاکرم ، بیروت ، چاپ اول
16 ـ علل الشرایع : شیخ صدوق قمی ، ابوجعفر محمد بن علی ، 1386 ، کتابفروشی داوری ، قم
17 ـ عیون اخبار الرضا : شیخ صدوق قمی ، ابوجعفرمحمد بن علی ، 1404 ق ، بیروت ، موسسه الاعلمی چاپ اول ، تحقیق شیح حسن اعلمی
18 ـ گفتار امیرالمومنین علی (ع) : حسین شیخ الاسلامی ، 1377 ش ، قم ، چاپ چهارم
19 ـ مستدرک الوسائل و مستنبط الوسایل : حسین نوری طبرسی ، 1408 ق ، موسسه آل البیت لاحیاء التراث ، الطبعه ی الاولی
20 ـ من لا یحضره الفقیه : شیخ صدوق قمی ، ابوجعفر محمد بن علی ، 1404 ق ، جامعه المدرسین ، الطبعه ی الثانیه ، تحقیق علی اکبر غفاری
21 ـ منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه : حبیب الله هاشمی خویی ، 1358 ش ، چاپ چهارم ، تهران ، مکتبه الاسلامیه
22 ـ میزان الحکمه : محمد ری شهری ، 1375 ش ، دار الحدیث ، چاپ اول
23 ـ نهج البلاغه الثانی : جعفر حائری ، 1368 ، بی جا ، موسسه دار الهجره ، چاپ اول
24 ـ نهج البلاغه : تجمه جعفر شهیدی ، 1378 ش ، تهران ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ، چاپ چهاردهم
25 ـ نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه : محمد باقر محمودی ، 1396 ق ، دار التعارف للمطبوعات ، بیروت ، چاپ اول
26 ـ نهج البلاغه : صبحی صالح ، قم ، بی تا ، موسسه دار الهجره .
27 ـ نهج البلاغه : ترجمه و شرح مصطفی زمانی ، 1378 ش ، تهران ، موسسه انتشارات رضوی ، چاپ دوازدهم

پی نوشت :

1) ترجمه شرح نهج البلاغه ( ابن میثم ) ، ج 5 ، صفحه ی 644
2) شرح نهج البلاغه ( ابن ابی الحدید ) ، ج 16 ، صفحه ی 109
3) الکافی / 639/2
4) مستدرک الوسایل 430/12
خیر اخوانک انصحههم ، النصیحه من اخلاق الکرام ، النصح ثمره ی المحبه ، النصیحه تثمر الود
5) الشیخ جعفر النقدی ، الانوار العلویه / 486
6) بحارالانوار 166/71
اخوک الذی لو حیث بالسیف عامدا
لتضربه لم یستغشک فی الود
و لو جثته تدعوه للموت لم یکن
یردک ابقاء علیک من الرد
7) بحار الانوار / 53/74
8) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 249/20
9) کافی 188/2
10) نهج السعاده 10/5 و 396/7

منبع:نشریه فصلنامه قرآنی کوثر شماره28



لیست کل یادداشت های این وبلاگ