سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که براى خدا خشم کرد ، باطل را هر چند سخت بود از پا درآورد . [نهج البلاغه]
 
شنبه 96 تیر 24 , ساعت 8:13 عصر

وظایف دوست در قبال دوستان  :

هر فردی در مقابل دوستان خود وظایفی دارد که در نظر گرفتن و پای بندی به آن وظایف در تحکیم دوستی و پیوند و محبت نقش زیادی دارد ، علی (ع) در نهج البلاغه به موارد زیادی از این وظایف که می توان از آنها به منشور دوستی تعبیر نمود اشاره نموده اند ، از جمله :

1 ـ پیوند با دوست در هنگامی که دوست از انسان بریده و مهربانی پیشه نمودن با وی :

علی (ع) در این باره در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندشان امام حسن (ع) فرموده اند : « احمل نفسک من اخیک عند صرمه علی الصله و عند صدوده علی اللطف و المقاربه » به هنگام قطع رابطه از ناحیه دوستت تو پیوند نما ، و هنگام قهر و دوریش ، لطف و نزدیکی .

2 ـ بخشش و عطا نمودن به دوست در هنگامی که وی بخل می ورزد :

علی (ع) در این باره در نامه 31 فرموده اند : « و عند جموده علی البذل » در هنگامی که برادرت بخل ورزد از بخشش دریغ مکن .

3 ـ نزدیک شدن به دوست در هنگامی که دوست از وی بریده :

علی (ع) در این باره در نامه یاد شده فرموده اند : « و عند تباعده علی الدنو » در هنگام دوری کردن دوست باید به او نزدیک شوی .

4 ـ نرمی کردن با دوست در هنگامی که وی سختگیری می کند :

علی (ع) در این باره در نامه مورد بحث فرموده اند : « و عند شدته علی اللین » در هنگام سختگیری کردن دوستت با او نرمی کن .

5 ـ عذرخواهی کردن از دوست در هنگام لزوم :

علی (ع) در این باره در همان نامه فرموده اند : « و عند جرمه علی العذر حتی کانک له عبد و کانه ذو نعمه علیک » در هنگام گناه برادرت عذرخواهی وی را بپذیر چنان که گویا تو بنده اویی و گویا او تو را نعمت داده است .
از این عبارت استفاده می شود که دوست خطاکار باید نسبت به خطایی که از او سر زده از دوستش عذر خواهی کند و او نیز باید عذرخواهی وی را بپذیرد . با این وجود حضرت پس از عبارت یاد شده به امام حسن (ع) خاطر نشان شده اند که مبادا آنچه را که گفتم در غیر مورد به کار بندی ، و یا آن که آنها را درباره ی کسانی که لایق نیستند انجام دهی .

6 ـ اخلاص و خلوص داشتن در نصیحت :

نصیحت به معنای پند و اندرز و یادآور شدن معایب دوست و توصیه به رفع آنها از وظایف دوست دانسته شده و از وی خواسته شده که در هنگام مشاهده خطا و اشتباه دوست وی را راهنمایی و ارشاد نموده و او را به رفع ا« تشویق کند ، این کار در پاره ای روایات به منزله ی یک نوع هدیه خوب تلقی شده است ، چنانچه امام صادق (ع) فرموده اند :(3) « احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی » محبوب ترین دوستان من کسی است که عیوب مرا به من هدیه کند . همچنین علی (ع) بهترین دوستان را ناصح ترین ایشان برشمرده و نصیحت را از اخلاق خوبان دانسته و اشاره نموده اند که نصیحت از محبت ناشی شده و خود محبت به وجود می آورد(4) و با توجه به تاثیر سخن خالص در دیگران ، در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندشان یادآور شده اند که « وامحض اخاک النصیحه حسنه کانت او قبیحه » در پند و اندرزی که به برادرت می دهی ـ نیک بود یا زشت ـ باید اخلاص داشته باشی .

7 ـ حسن ظن داشتن به دوست و اعتماد نمودن به وی :

علی (ع) در این باره فرموده اند : من ظن بک خیرا فصدقه » ( صبحی صالح / حکمت 248 ) کسی که به تو گمان نیک ببرد با کرده خویش گمانش را تصدیق کن . عین همین جمله در نامه 31 به امام حسن (ع) و نزدیک به همین مضمون در موارد چندی از نهج البلاغه به چشم می خورد که از آن می توان اهمیت مورد یاد شده را نتیجه گرفت ، چنانچه در خطبه ی 141 خطبه فرموده اند : یا ایها الناس من عرف من اخیه وثیقه ی دین و سداد طریق فلایسمعن فیه اقاویل الرجال : ای مردم هر که از استواری دین برادرش و از گام نهادن وی در راه راست آگاه باشد نباید به گفتار مردم درباره ی او گوش فرا دهد . همچنین در جای دیگر ( ابن ابی الحدید / حکمت 315 ) فرموده اند : « اتقوا ظنون المومنین فان الله تعالی جعل الحق علی السنتهم » از گمانهای بد نسبت به مومنین بپرهیزید ، زیرا خداوند حق را بر زبان ایشان جاری ساخته است ، و نیز در جای دیگر ( ابن ابی الحدید / حکمت 366 ) فرموده اند : لا تظنن بکلمه خرجت من احد سوءا و انت تجد لها فی الخیر محتملاً. به حرفی که از دهان کسی بیرون می آید گمان بد مبر در حالی که احتمال نیکی بر آن داری. و نیز فرموده اند : ضع امر اخیک علی احسنه حتی یاتیک ما یغلبک منه و لاتظنن بکلمه خرجت من اخیک سوء و انت تجد لها فی الخیر محملاً ( ابن ابی الحدید 18 / 278 )
کار برادرت را به بهترین شکل حمل کن تا کاری کند که راه توجیه را بر تو ببندد و هیچگاه به سخنی که از دهان برادرت خارج شده گمان بد مبر در صورتی که برای آن سخن محمل و توجیه خوبی می یابی .

8 ـ تسلیت گفتن در مرگ دوستان : این امر از سخن علی (ع) استفاده می شود که در آن آمده :

« و عزی قوما عن میت مات لهم فقال ( ع) ان هذا الامر لیس بکم بدا و لا الیکم انتهی و قد کان صاحبکم هذا یسافر فقالوا نعم قال فعدوه فی بعض سفراته فان قدم علیکم و الا قدمتم علیه . ( ابن ابی الحدید / حکمت 363 ) آن حضرت در تسلیت به بازماندگان مرده ای فرمودند : « مرگ از شما آغاز نکرده و به شما هم پایان نمی پذیرد ، آیا این دوست شما که مرده است سفر نمی کرد ؟ پاسخ دادند چرا ، حضرت فرمود که فرض کنید به یکی از مسافرتهایش رفته است ، اگر او پس شما بازآمد ، چه خوب و اگر بازنگشت ، شما پیش او می روید .

9 ـ پاسخ مناسب دادن به هدایای دوستان و احسان به آنها :

با توجه به نقش زیاد هدیه در ایجاد محبت ، از یک سو به دادن هدیه توصیه شده و از سویی به پذیرش
هدیه سفارش شده است، از طرفی هم هدیه دادن از وظایف دوستی است و هم پاسخ مناسب دادن به هدیه از وظایف و حقوق دوستی به شمار می رود ، از همین روی علی (ع) فرموده اند : « اذا حییث بتحیه فحی باحسن منها و اذا اسدیت الیک ید فکافئها بما یربی علیها و الفضل مع ذلک للبادی ( ابن ابی الحدید / قصار 60 ) اگر کسی به تو احسانی کرد پاداشش را افزونتر کن ، و فضیلت از آن کسی است که آغازگر نیکی باشد .

10 ـ وفادار بودن به دوستان :

نظر به اهمیتی که دوستی دارد به وفاداری نسبت به آن توصیه شده و از افراد خواسته شده که دوستی را تداوم بخشند و در دوستی خود با دیگران وفادار بمانند ، از همین روی در کتب صیغ عقود برای برادری یا دوستی صیغ خاصی بیان شده که به وفاداری نسبت به دوستی تا دم مرگ توصیه و تشویق می کنند ، علی (ع) درباره ی لزوم وفاداری نسبت به دوستی فرموده اند ( ابن ابی الحدید / قصار 130 ) لا یکون الصدیق صدیقا حتی یحفظ اخاه فی ثلاث فی نکبته و غیبته و وفاته ، دوست واقعی کسی است که دوستی و برادری اش را در سه مورد رعایت کند : در هنگام سختی و بلا در نبودن و هنگام غیبت و موقع مرگ .
بر اساس این سخن شریف دوستی ایجاب می کند که انسان دوست خود را در هنگام گرفتاری با جان و مال همراهی کند و در غیبت وی او را از سخنان ناروایی که درباره اش می شنود حفظ کند و در هنگام وفات با دعا و استغفار یادش کند . از همین روی در شعری منسوب به ایشان فرموده اند :(5) « و ما اکثر الاخوان حین تعهدهم و لکنهم فی النائبات قلیل » و چه بسیارند دوستان در هنگامی که ایشان را به شمار می آوری و چه کم است شمار دوستان در هنگام سختی و گرفتاری ، همچنین امام صادق (ع) در این باره فرموده اند(6) : « دوست تو کسی است که اگر خواستی با شمشیر او را عمداً بزنی ، در دوستی به تو بدگمان نمی شود و اگر او را به سوی مرگ خواندی ، برای اینکه در دوستیش با تو باقی بماند ، دعوت تو را رد نخواهد کرد .

11 ـ به تکلف نینداختن خود برای دوست :

تکلف ، به معنای خود را به مشقت انداختن و یک رنگ نبودن و خودآرایی و بستن چیزی به خود و ظاهر سازی کردن یا رودبایستی نمودن از خصوصیاتی است که در روایات از آن نکوهش شده و به سادگی تشویق شده است ، چنان که پیامبر (ص) برای متکلف سه نشانه بیان نموده و فرموده اند:(7)«یتملق اذا حضر و یشمت بالمصیبه،(ماکلف سه نشانه دارد ) : در حضور تملق کند ، و در نهان غیبت و در مصیبت شماتت . از همین روی علی (ع) از جمله وظایف دوست را به تکلف نینداختن دوست دانسته و فرموده اند : شر الاخوان من تلکف له ( ابن اب الحدید / قصار 487 ) بدترین برادران آن است که به خاطرش آدمی به زحمت افتد . « سید رضی درباره ی جمله یاد شده گفته : زیرا تکلیف کردن لازمه اش به زحمت افتادن است و این زحمت را برادری که برای او به رنج افتاده اند سبب شده ، پس او بدترین برادران است » همچنین ابن ابی الحدید گفته :(8) « بدون تردید همین گونه است ، دوستی صادقانه موجب انبساط و ترک تکلف است و هر گاه برای دوستی نیاز به تکلف و رودربایستی باشد ، دلیل بر آن است که دوستی صادقانه نیست و هر کس برادر راستین نباشد از بدترین برادران است » .

12 ـ بدی نکردن به دوستی که باعث خوشحالی شده :

خوشحال کردن دیگران و ادخال سرور در دل ایشان از جمله کارهای پسندیده است که در متون اسلامی به صور گوناگون مورد تشویق قرار گرفته ، چنانچه امام باقر (ع) فرموده :(9) ما عبدالله بشیء احب
الی الله من ادخال السرور علی المومن ، خداوند به چیزی محبوب تر از ادخال سرور بر مومن عبادت نشده است ، از همین روی از آداب دوستی است که به دوستی که باعث خوشحالی شده بدی نشود ، چنانچه علی ( ع) فرموده ( ابن ابی الحدید / نامه 31 ) : « لیس جزاء من سرک ان تسوء ه ، پاداش کسی که تو را شادمان می سازد ، بدی کردن به او نیست ، جمله یاد شده در خصوص اهتمام به شوؤن انصار و اعوان و برادران و دوستان صحبت می کند ، و بر اساس برخی از شروح نهج البلاغه(10) مفهومش آن است که پاداش کسی که با برادری یا دوستی خویش موجب خوشحالی انسان شده آن نیست که بدون تحقیق و بی دلیل با او قطع دوستی کند و او را خرسند نکند و به دوستی وی بر نگردد .

13 ـ ضایع نکردن حق دوست با اعتمادی که به دوستی وی است :

علی (ع) در این باره در نامه 31 فرموده اند : « و لا تضیعن حق اخیک اتکالا علی ما بینک و بینه فانه لیس لک باخ من اضعت حقه ؛ و حق دوستت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع مگردان ، چه آن کس که حقش را ضایع کرده ای با تو دوست نخواهد بود .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ