آسیبهای ماهواره:
1. افزایش جرایم :توسط نمایش تصاویر خشونت بار وسهل و آسان نشان دادن کشتار و قتل و هر گونه جنایت با سلاح سرد و گرم ترس بیننده را فرو میریزد و موجبات بالا رفتن آمار جرم و جنایت در جامعه را پدید میآورد.
2. ترویج مد گرایی و ارائه مد های آرایشی و پوشش زننده:
امام صادق (علیهالسلام)فرمودند :اوحی الله عزّ و جلالی النبی من الانبیاء قل للمؤمنین: لا تلبسوا لبس اعدائی و لا تطمعوا طعام اعدائی ولا تسلکوا مسالک اعدایی، فتکونوا اعدائی کما هم اعدائی : خداوند بزرگ به پیامبری از پیامبرانش وحی نمود که به مؤمنین بگو: لباس دشمنان مرا نپوشید، غذای آنان را نخورید و از راه آنان نروید (آنان را الگوی خود قرار ندهید) که در این صورت از دشمنان من محسوب میشوید، همان طور که آنان دشمنان من هستند. (علل شرایع ج 2 ص 348)
3. از بین رفتن قبح روابط غیر اخلاقی در بین مردم:
قال الله تبارک وتعالی : ان الذین یحبّون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم : برای کسانی که دوست دارند در باره مؤمنان تهمت زنا شایع شود ، در دنیاو آخرت عذابی دردآور مهیاست خدا می داند و شما نمی دانید . (نور آیه 19)
4.پایین آمدن سطح رضایتمندی همسران:
مرد و یا زنی که همواره صحنه های مستهجن به واسطه فیلمهای ماهواره برای او عادی شده باشد دیگر به واسطه همسر راضی نمیگردد. و این اولین قدم فساد زن و مرد در خانواده میباشد.
حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: هرگاه از زنی خوشتان آمد نزد همسر خود بروید (وبا او رابطه زناشویی برقرار کنید). زیرا همسر شما هم مثل اوست و برای شیطان در قلب خود راهی قرار ندهید، تا اینکه آن زن از خاطر شما برود.
5- بلوغ زودرس: اگر نوجوان یا جوانی صحنههایی رادر ماهواره می بیند،که نباید ببیند اگر شرایط ازدواج و تشکیل زندگی زناشویی را نداشته باشد، خواهد کوشید عطش کاذب خود را از راههای دیگر فرو نشاند. اینجاست که مشکلات اخلاقی دیگری مانند روابط نادرست و... پدید میآید.
6- رفتار نامطلوب کودکان و نوجوانان: کودکان ونوجوانان وقت زیادی برای تماشای برنامه های تلویزیونی و ماهوارهای که تا پاسی از شب ادامه می یابد،هزینه می کنند لذاصبحها با تاخیر به کلاس درس می روندو خواب آلود هستند؛ در نتیجه، بیشتر این افراد، رفتارنامطلوبی در مدرسه دارند.
راهکارهای اصلاحی: الف:رسالت اصلی مسئولان فرهنگی: ایمنسازی افراد، بویژه جوانان و نوجوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان. ایمن سازی نیز تنها با برنامه ریزی همآهنگ و درازمدت، برای فرهنگسازی دینی، گسترش شناخت معارف الهی و تنومند ساختن باورهای اصیل مذهبی در جامعه، میسر است که میتواند با گذشت زمان افرادجامعه را به خودآگاهی و خودباوری برساند.
وهم چنین، نوجوانان باید به گونه ای تربیت شوند که آگاهانه و با اختیار کامل، از آلودگی و گناه بپرهیزند.
ب :خوداری نمودن ازبرخوردهای فیزیکی و محدودیت آفرینی در استفاده از ماهواره و اینترنت و.....
جمع آوری خانه به خانه بشقاب ماهواره هاراه چاره این مشکل نیست. در حال حاضرراههای دیگری جایگزین ماهواره شده است و نمیتوان با این روشهای فیزیکی درمقابل این هجوم ایستاد.اگرمحدودیت آفرینی در استفاده از برنامههای ماهواره، بدون جایگزین کردن برنامههای سازنده و مورد علاقه جوانان باشد، به نتیجه نخواهد رسید و جوانان به انحرافها و مشکلات دیگری دچار خواهند شد. بنابراین، با انتخاب برنامههای مناسب یا جایگزین کردن فعالیتهای دیگر به جای تماشای برنامه های ویرانگر ماهوارهای، میتوان از پیآمدهای منفی آنها پیشگیری کرد.
ج : تلاش برای رشد فرهنگ اسلامی در جامعه: (در این راه، از روشهای زیر میتوان بهره گرفت)
* 1- عمل به ارزشهای مکتبی و ملّی از جانب مسئولان نظام:
ما مراکز تصمیم گیرنده داریم؛ کمیسیون های مجلس ،صدا سیما، وزارت ارشاد، مطبوعات اسلامی، حوزه های علمیه، این همه مؤسسه های فکری و فرهنگی،و...... واقعاً برای حل چنین مشکلاتی باید راه کار بدهند. که چگونه می توانیم هم گام با دنیا پیش برویم.واز مزایای آن بهره مند شویم واز آفات آن در امان بمانیم؟امّاچرا به مسائل اخلاقی، اهمیت داده نمیشود.در سالهای اخیربا اطلاع رسانی چقدر بهداشت رافعال کردیم !مثلا برای بیماری وبا،دادوبیدادآقا، راه جلوگیری آن این است، راه مقابله با آن، این. تلویزیون این کار را بکند؛ رادیو آن کار را. باغ های سبزی را زیر و رو کنید؛وبا،درپیش است.ما درباره مشکلات فرهنگی مان که این قدر فریاد می زنیم از غذای فاسد بدتر است، واقعاً چند کمیسیون و کمیته علمی و فکری و تخصصی گذاشته ایم؟
*2- برداشتن محدودیتهای غیرضروری در زمینههای گوناگون، تا آنجا که به رواج ضد ارزشها نیانجامد.
*3- تهیه فیلمهایی با موضوعهای متناسب با تعلیم و تربیت اسلام.
*4- ارایه برنامههای مناسب از تلویزیون.
*5- تهیه نوارهای ویدیویی مجاز و...
*6- تقویت باورهای دینی در میان افراد جامعه به ویژه زنان و دختران، یکی از وظایف مبلّغان که مرزداران اندیشه های دینی و فرهنگی جامعه هستند.بیدارگری نسل های امروز و فرداهاست زیرا در کلام و قلم و هنر این عزیزان سعادت موج می زند، واینان با تبلیغات دینی نقش عظیمی بر عهده دارند.میدانیم اسلام، کامل ترین شریعت آسمانی، با تبلیغ متولد شد و بقاء و جاودانگی آن نیز در سایه سار تبلیغ مبلغان و هدایت گران مذهبی به وجود خواهد آمد از این رو آشنایی مبلّغان فرهیخته و وارسته ی عرصه ی دین باوری با شیوه های گوناگون تبلیغی در سراسرایران امری ضروری است. آگاهی از ابزارهای تبلیغ و جدید ترین شیوه ها و روش ها به مبلّغان این امکان را خواهد داد که افزون بر هدایت جامعه ی اسلامی به سوی سعادت و سلامت دینی، از ورود افکار و اندیشه هایی که بر مبنای دین گریزی و یا دین ستیزی است ممانعت به عمل آورند.در جامعه ی کنونی بشری به علت گسترش ارتباطات و سهولت دست یابی به اندیشه های به ظاهر منطقی غرب و پیشرفت سریع تکنولوژی در جوامع گوناگون و در نتیجه مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتن کشورهای جهان سوم و در حال توسعه؛ تبلیغ های دینی نیز باید تحوّلی ژرف یافته و در شیوه ها و ابزارهای تبلیغی تجدید نظر گردد. ماهواره ها چشم های ناپاک قرن بیستم هستند که به عنوان خطری نابود کننده، فرهنگ و مبانی دینی ما را مورد حمله قرار داده اند و تبلیغات ما باید علاوه بر تعلیم مفاهیم و تعالیم مذهبی و دینی در پی خنثی کردن آثار شوم این پدیده ی فرهنگ برانداز باشند.
*7- تحکیم پیوندهای عاطفی میان اعضای خانواده:آشنایی کودک با آداب و ارزش ها و قواعد زندگی اجتماعی از طرق مختلفی صورت می گیرد که بهترین و اولین کانون نهادینه کردن این امر خانواده است.در خانواده مادران به عنوان محور کانون خانواده، نقش مؤثرتری در تفهیم این ارزش ها و قواعد برای کودکان وجوانان دارند. حضرت امام (ره) فرموده اند: مربی انسان ها زن است، سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش، انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش، کشور را آباد می کند و هم چنین می فرمایند: مادران مسئول اعمال فرزندان خود هستند و اگر یک بچه را خوب تربیت کنند، ممکن است سعادت یک ملت را همان بچه تأمین کند(در جای دیگری سهم بزرگی از آینده ملت ها و سعادت و هلاکت جوامع را در گرو کیفیت ایفای نقش تربیتی مادران بیان می فرمودند. ایشان زن را یکتا موجود تربیت کننده انسان هایی که سبب برکت برای جامعه ها می شوند، می دانستند.پس مادران باید بیشتر با فرزندان ارتباط دوستانه ومنطقی داشته باشند.وفرزندان خود را رها ننمایند.
*8- حرکت آگاهانه و صحیح مدیران فرهنگی جامعه برای کاهش اثرات منفی برنامههای ماهواره:مدیران فرهنگی باید بدانند که شبکه ها به طور جدی بر این جنبه تمرکز کرده اند که ضروریات دین اسلام را مورد هجمه قرار دهند. تبلیغ مسیحیت جدی است. تبلیغ افکار الحادی و مسایلی چون شیطان پرستی جدی است. هدف دشمن، هجمه به انقلاب و ارزش های انقلاب است؛ در نتیجه، در سه بعد اخلاقی، اعتقادی و سیاسی، ما مورد هجوم گسترده دشمنان هستیم. باید ابزار و روش های مقابله موثر و مفید امروزی را شناسایی کنند. ما منکر فایده برخی شبکه ها نیستیم؛ اما دفع ضرری که ضروری است، مهم تر است، یا استفاده مفیدی که ضروری هم نیست؟ شما قضاوت کنید!
*9- حرکت مقابلهای صدا و سیما برای ساختن و بازنمایی مجدد ارزشهای جامعه وصیانت از حریم خانواده به منظور مقابله با اثرات منفی فیلمهای نامناسب ماهوارهای:صدا وسیما بایددر ساخت فیلم ها مدیریت کند تا از آموزه های دینی وفرهنگی استفاده شود واز سوق دادن محتوای فیلم ها به دوستی های قبل از ازدواج دختر ها وپسرها وانواع واقسام دزدیها وجنایات وآرایش ومدهای بی رویه وخانه های آن چنانی و.... پرهیز گردد.
*10- آگاهی دادن مردم به آسیبهای ماهواره و اهداف آن:باید شیوه های مبارزه بااهداف غرب و امریکا را به مردم آموزش بدهیم و باید مردم را آگاه کنیم؛ اولین شیوه مبارزه آگاهی دادن به مردم است. بگوییم خواهر برادر! اگر امریکا می آید انواع مفاهیم به ظاهر قشنگ مثل آزادی و دموکراسی را واردمی کند، دلش برای آزادی و دموکراسی ما نسوخته است. اگر آن جوان این را بداند، اگر آن شناخت رابدهیم،واگربه جوان تفهیم کنیم،که دارند انسانیتت را از تو می گیرند، دارند تبدیلت می کنند به یک حیوان انسان نما؛ جوان به صورت خودکار تصمیم صحیح را اتخاذ می کند. با توهین و دعوا نمی شود به مردم فهماند؛ کرامت انسان ها باید حفظ شود.
*11- فرهنگ سازی:ما باید تولید نرم افزار کنیم، تولید هنر کنیم؛ یعنی اگر تکی است ، پاتک داشته باشیم؛ یعنی ما هم بیاییم انواع شیوه های دشمن را استفاده کنیم. اگر شبکه های ماهواره ای است، ما هم بیاییم ماهواره بفرستیم. ، اگر اینترنت وجود دارد، سایت های خوب را راه اندازی کنیم.
* 12-شناخت اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی:شناختن اهداف مهاجمان فرهنگی که تلاش می کنند:با دنیا گرایی، رفاه طلبی و مصرف گرایی،و آزادی بیقید وبندوهمچنین با گسترش فساد و فحشا از طریق تلویزیون، ماهواره و مجلات و نظایر آن عملا" اخلاق را از جوامع بزداینداگر نتوانیم نیازهای فکری و فرهنگیافراد جامعه به ویژه نسل جوان و تحصیل کرده و تشنه حقیقت و انسانیت را پاسخ دهیم، میدان برای هجوم فکری وتبلیغی غرب باز میشودومی توانند اهداف پلید خودرا به کرسی بنشانند.
* 13-تقویت بینش دینى و سیاسى:اعتقاد به خداوند وپیامبران وقیامت نوعی تعهد در انسان بوجود می آورد ومصونیت انسان را در برابر یورش فرهنگی دشمن محافظت می نماید وسود جویان غرب را از کژروی وناهنجاریها ناکام وناامید می سازد چنین ایمانی جامعه را به جهت گیری صحیح رفتاری سوق می دهد قران کریم هم در این باره می فرماید:........یهدیهم ربهم بایمانهم....... (پروردگارشان به سبب ایمانشان هدایتشان می کند)
|
|
|
*14-دقت در برنامه هاىآموزش و پرورش کودکان ، نوجوانان و جوانان:کودکان با دلهاى پاک و اندیشه هاى شفاف براىپذیرش پیامهاى آموزشى و پرورشى از آمادگى ویژه اى برخوردارند. به گونه اى که آثارپیامدهاى دریافت شده در روزگار خردسالى تا پایان زندگى در رفتار و کردار آنان باقی مى ماند. با توجه بدین حقیقت بزرگ دست اندرکاران مسائل فرهنگى باید از فرصت طلایىخردسالى سود برند و به یارى هنر، ورزش و انواع سرگرمیها ارزشهاى والاى اسلامى را درژرفاى وجود فرزندان اسلام جاى دهند. امام امت (ره ) در این باره مى فرمایند:اکنون وصیت من ... آن است که نگذارند این دستگاههاى خبرى و مطبوعات و مجله ها، از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادى به شکل غربى آن که موجب تباهى جوانان و دختران وپسران مى شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. رهبر همیشه بیدار انقلاب اسلامى حضرت آیة الله خامنه اى در بخشى از سخنان خویش به اهمیت این حقیقت اشاره کرده مى فرمایند: |
الف)اعتقادی: از آن جا که هر انسان به لحاظ ایدئولوژیک دارای یک سری مبانی واعتقاداتی می باشد ورفتار او نیز مطابق با نوع تفکر او به جهان وخداوند هست پس باید از این مرزهای اعتقادی دفاع کرده وآن ها را به نحو احسن بشناسد ومهمترین دشمن در عرصه ی اعتقادات ،شبهات وتلقین ها ی نا درست بوده ودر زمان فعلی این شبهات با رنگ ولعاب زیباتر خود را بروز می دهند .متاسفانه ماهواره در شمار ابزارهایی قرار گرفته که به مرزهای عقیدتی انسان ها خصوصا اسلام وبه ویژه مکتب تشیع حمله ور شده و قصد دارد اساس این مکتب را در هم بریزد البته نا گفته نماند اغراض سیاسی در این مساله بی تاثیر نیست.
ب) فرهنگی واخلاقی: همان طور که می دانید هویت انسانی به فرهنگ وتمدن او بر می گردد وانسانی که دارای فرهنگ وتمدن نباشد دچار بحران هویت گشته واز او یک شخصیت کاملا وابسته ومتکی به دیگران می سازد ودائما چشمش به دیگران بوده تا خود را موبه مو همانند آن ها قرار دهد واین مطلب به ویژه در مورد ملت ایران که دارای فرهنگ کهن واصیل می باشد بسیار خطرناک بوده وتهدیدی بسیاری جدی به شمار می آید واز طرفی قوام جامعه به اخلاق ورعایت اخلاقیت افراد جامعه می باشد و زمانی که انسانیت ،حریم های شخصی ،خانواده و...از بین برود چنین جامعه ای از درون خالی شده وبا تلنگری در هم می ریزد واین مساله در مورد جوانان ونوجوانان مهم تر است ماهواره از طریق پخش فیلم های سکس وغیر اخلاقی که نتیجه ای جز بی بند وباری ،بی حیایی،مشوش شدن ذهن جوان و... ندارد به این مقصد پلید دست پیدا می کند.وبر همین اساس استفاده از برنامه های ماهواره در نظر مراجع حرام اعلام شده است.
ج)سیاسی: از آن جا که دشمنان ما با مساله ی نظامی موفق به پیشبرد اهداف خود مبنی بر تصرف وتسخیر ایران نشدند بر همین اساس از ابزارهایی مانند ماهواره،اینترنت و... کمک گرفته اند ومردم یک کشور را از طریق القا ی شبهات وحرف های غیر واقعی نسبت به نظام دلسرد کرده وانها رابه نوعی به دشمنی با نظام دعوت می کنند واین اقدام از طریق راه های مختلف و در ظاهری بسیار زیبا با اظهار کمک به مردم یک کشور صورت می پذیرد .
مضرّات,ماهواره:
ماهواره، موجب از بین رفتن حجابهای اخلاقی و دینی از بسیاری مسائل، بویژه در زمینه های جنسی و خشونت می شود. در گذشته، دنیای ناشناخته و اسرارآمیز زندگی بزرگسالان، آنها را از کودکان و نوجوانان متمایز میساخت. و به عبارت ساده تر، این تفکیک، بر پایه شرم استوار بود. کودکان و نوجوانان، درباره مسائل جنسی، پول، خشونت، بیماری، مرگ ونظایر آن، لب فرو می بستند؛ اما بهتدریج و با کسب آگاهی های جدید از راه ماهواره، همه آن نوع رازداری ها به فراموشی سپرده میشود.
نقش ماهواره در تغییر ماهیت افکار عمومی پیرامون مسائل سیاسی و اقتصادی، قابل توجه است. تصمیم گیری و اظهار نظر افراد در این زمینه ها، برخاسته از احساسات ناشی از تبلیغات است؛ زیرا تماشای تصاویر، قدرت تفکر و تعمق آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.
ماهواره، واقعیتها را آنطور که باید و شاید به تصویر نمی کشاند. گاهی، بنگاههای استعماری و....هستند که مسائل را بزرگ و کوچک می نمایند و به افراد، مجال تامل و تفکر و آزادی بیان جزئیات را نمی دهند؛ زیرا رابطه میان ماهواره و مخاطب، رابطهای یک سویه است و در این فرآیند پیام رسانی، تعیین نوع پیامها و آگاهی ها، در اختیار فرستنده است و گیرنده پیام، به گونه ای خنثی و منفعل آنرا دریافت می کند.
همانگونه که اعتیاد به مواد مخدر، ویرانگر بنیادهای اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی است، استفاده و اعتیاد به برنامههای مخرب ماهوارهای نیز ارزشهای اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی را به شدت تهدید میکند و بسیاری از افرادی که زمان زیادی از شبانه روز را به تماشای برنامههای ضد اخلاقی ماهواره و اینترنت اختصاص میدهند، به یقین، از همین راه، به انحرافهای گوناگون، آلوده میشوند.
نشانهگیری حریم خانواده در شبکههای ماهوارهای:
هدف شبکههای ماهوارهای تغییر الگوی نگرشی و رفتاری خانوادهها می باشد این برنامهها قصد دارند نوع تفکر و بینش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما را تغییر دهند و مصرفگرایی را میان تماشاگرانشان نهادینه کنند.
این نوع شبکهها ابتدا مغز مخاطبان خود را تسخیر و در ادامه آنچه خود دوستدارند را به آنها القا میکنند.
شبکههای ماهوارهای به دنبال کانالیزه کردن جریانهای فرهنگی هستند به این معنی که تمام جویبارهای کوچک فرهنگی به رودخانه اصلی که جهانبینی آنهاست منتقل شوند. اینها پیروان مکتب مک لوهان هستندکه قصد دارند زبان، گفتار بینشهای خردهفرهنگها را تغییر دهند و به سمت فرهنگآنگلا ساکسون غرب ببرند.
القائات شبکههای ماهواره به مخاطبان خود تا حدی زیاد تأثیرگذار است که به هیچ عنوان نمیتوان ادعا کرد بزرگسالان از آسیبهای آن مصون هستند و تنهاباید نوجوانان و جوانان را در این خصوص واکسینه کرد.
البته خطربرنامههای شبکههای ماهوارهای برای کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر است، چرا که آنان با تفکرات احساساتی و دور از تعقل، به تماشای برنامهها میپردازند، لذا تصاویر ارائه شده توسط این شبکهها در ذهن کودکان نقش بسته و برای آنها الگو میشودو این گونه است که صاحبان برنامههای ماهوارهای به هدف خودشان که همان تأثیرگذاشتن در دیدگاه و تفکر کودکان است دست مییابند.
سریالهای ماهوارهای عاملی در تحول بسیاری ازخانوادههای ایرانی می باشد : زمانی که اعضای خانواده ساعتها به مشاهده برنامههای مختلف ماهواره از جمله سریالهای خانوادگی میپردازند، رعایت بسیاری ازارزشها از جمله حریم میان زن و مرد برای آنها کمرنگ میشود؛ هماکنون دختران وپسران جوان تحت تأثیر شبکههای ماهوارهای خیلی راحت با یکدیگر ارتباط برقرارمیکنند، به گونهای که شاهد افزایش ارتباطات نامشروع خانوادگی هستیم و ارزشهای خانوادگی که در پناه آن ارتباطات میان زن و مرد نامحرم محدود میشد، کنار گذاشته شده است.
وبا توجه به اینکه نخستین پایههای تربیتی یک جامعه در خانواده شکل میگیرد، وقتی نخستین نهاد تربیتی جامعه دچار تحول شد، تبعات منفی بسیاری را با خود به همراهخواهد داشت؛ تشکیل خانواده و زندگی زن و مرد در کنار هم بدون ازدواج یکی ازآسیبهای شبکههای ماهوارهای در جامعه است.
ماهواره یا چاهواره : یک سوال! اگر همین حالا یک لیوان نوشیدنی به شما تعارف کنند و بگویند این نوشیدنی بسیار خوش مزه است قدری سم در آن ریخته شده است، آیا آن را می نوشید؟
شاید در دلِ خود بگویید: این چه سوالِ خنده داری است... خوب معلومه... ما هر غذا یا هر نوشیدنی را نمی خوریم... بله ما مراقب غذای خود هستیم که مریض نشویم... ولی خیلی عجیب است... خیلی خیلی عجیب... ما مراقب خوراک خودهستیم تا جسمِ سالمی داشته باشیم... امّا مراقبِ چشمانِ خود نیستیم... مراقبِ چشمانی که هر چه ببیند بر روح و روحیه ما تاثیر می گذارند... چشمانی که هر چه ببیند بر افکار و اعتقادات ما تاثیر می گذارند... چشمانی که هر چه ببیند بر اعمال ما
تاثیر می گذارد... چشمانی که... بله آنچه می بینیم، در واقع بر روی سرنوشت ما تاثیر می گذارد.
گفتیم و گفتیم تا برسیم به این برنامه های ماهواره... این سریال هایی که خواب و خوراک را از جوانان گرفته است... این
فیلم های سینمایی... این سایت های اینترنتی... و... و... و
توجیه وباز هم توجیه:
ای بابا! باز هم شروع کردید... یعنی ما فیلم نبینیم...
ای بابا! مگه ماهواره چی داره... اصلا ما می خواهیم برنامه های علمی را ببینیم...
تازه اگر برنامه های غیر اخلاقی را هم ببینیم رو ما تاثیر نمیذاره...
خوب با بچه ها نگاه نمی کنیم..
اصلا به کسی چه ارتباطی داره، من دلم می خواد هر چی دوست دارم نگاه کنم... دلم می خواهد..
آخه تلویزیونِ خودمون که چیزی نشون نمیده...
بابا ول کنید این حرفارو، الآن دنیا داره این همه پیشرفت می کنه و ما هنوز گیر میدیم به ماهواره و فیلم... حالا دیگه همه چیز درست شده، مونده همین چند تا فیلم و سریال...
نه بابا، منم از ماهواره بدم می آد، ولی می خوام بدونم که دیگران چه می بینند.
آدم باید از اخبار اطلاع داشته باشد، شبکه های ...
امّا وامّا و ........ عشق های مثلثی، روابط نامشروع و دوستی های نامتعارف از پیامدهای ماهواره برای جامعه ایران ماست:
ماهواره در جامعه ما باعث فاصله گرفتن اعضای خانواده از یکدیگر شده است. به طور کلی خیانت، دوستی های نادرست
و نامتعارف بین زنان و مردان حتی بین متاهلان، ایجاد عشق های مثلثی، روابط نامشروع و … از تبعات ورود ماهواره
به جامعه ایرانی است.
تزریق فرهنگ غربی از طریق ماهواره به جوانان :این روزها شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و به ویژه سریال هایی که این شبکه ها پخش می کنند بین خانواده های ایرانی جا باز کرده و این شبکه ها علاقمندان خاص خود را پیدا کرده اند؛ این در حالی است که نمی توان نسبت به مخاطراتی که چنین برنامه هایی برای جامعه ما دارند بی تفاوت بود و به سادگی از کنار چنین آسیب هایی گذشت. اگرچه ممکن است به این برنامه ها در نگاه اول به عنوان برنامه هایی برای گذراندن وقت نگاه شود و خانواده ها ممکن است فکر کنند فقط این برنامه ها را می بینند و می گذرند و در فرهنگ خانواده ها تاثیری بر جای نمیگذارد، اما اینطور نیست و در گذر زمان جوامع غربی الگوهایشان را به جامعه و جوانان ما تزریق می کنند. نوجوان و جوان با دیدن این برنامه ها خودش را به جای قهرمان آن داستان گذاشته و میخواهد آنچه را دیده تجربه کند و می پندارد چون آن برنامه را همراه خانواده دیده به منزله تایید آنهاست.نکته ای که مهم به نظر می رسد این است که باید به دلایل علاقه مند شدن خانواده ها و افراد به این شبکه ها توجه نشان داد. مهم ترین مساله در این میان جنبه شادی ای است که چنین برنامه هایی در خود نهفته دارند. وقتی افراد خسته از سر کار برگشته و یا فارغ از کار روزانه خانگی می خواهند بخشی از وقتشان را به برنامه های تلویزیونی اختصاص دهند، ترجیح می دهند به جای دیدن برنامه ها یا سریال هایی که مشکلات روزمره و مسایلی که در طول روز با آنها دست و پنجه نرم می کردند در آنها دوباره مطرح شده است، برنامه های مفرح و یا سریال های خانوادگی ای را ببینند که در آنهاجنبه های شاد زندگی مطرح شده است.مسؤلان و مخصوصا دست اندر کاران تولید برنامه های صدا و سیما باید به این نکته توجه کنند که اگر این شبکه ها برای مردم جذابیتی داشته اند به این دلیل است که مردم نیاز به تنوع دارند و در شبکه های مختلف به دنبال برآورده شدن این نیاز هستند. برای مقابله با این کانالها و برنامه هایشان به جای نهی کردن و صرفا مضرات آنها را نشان دادن، باید به فکر تولید برنامه هایی که توان رقابت با آنها را داشته باشند و فیلمها، سریال ها و برنامه های خانوادگی و شاد تهیه کنند و در کنار آن از طرق مختلف به مردم روشهای حل مساله و مقابله با مشکلاتی که برایشان پیش می آید را نیز آموزش داده چنانچه مشاهده هم کرده ایم که وقتی برنامه طنز موفقی از شبکه های خودمان پخش شده و یا فیلم سینمایی بوده که طنز بوده و در کنار آن مسایل دیگریرابه مردم نشان داده و مطرح کرده، مردم استقبال نشان داده اند و این میتواند گویای واقعیتهای بسیار از جمله نیاز مردم و جامعه کنونی به شادی باشد.
رواج خیانت در میان زوجین نتیجه مشاهده فیلمهای نامناسب ماهواره: هنگامی که اعضای خانواده در روزهای متوالی سریالهای نامناسب ماهواره را که هدف آنهاعادیسازی روابط با نامحرم است، مشاهده میکنند، خیانت به همسر برای آنها عادی میشود.
یکی از برنامههای جامعه سرمایهداری، سلطه فرهنگی بر کشورها و تغییر سبک زندگی ملتهای جهان سوم و مسلمان به ویژه زنان و دختراناست.
جامعه سرمایهداری زمانی که متوجه شد از طریق جنگ و سلطه سیاسی نمیتواند بر کشورهای مسلمان سلطه پیدا کرد، از طریق جنگ نرم و سلطه فرهنگی وارد عمل شد.
ابزار فرهنگی و وسایل ارتباط جمعی همچون رسانه،ماهواره و اینترنت در جنگ نرم مورد استفاده قرار میگیرند ودشمن بانشانهگیری ذهن و اندیشه نسل جوان به خصوص زنان و دختران از طریق تولید فیلمهای مستهجن و مبتذل سعی میکند تا سبک زندگی، نوع تفکر، بینش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهارا دچار استحاله کند و سبک زندگی ونمودهای جامعه غربی را جایگزین آن کند.
زدودن اخلاق در میان زنان از پیامدهای فیلمهای نامناسب ماهواره: ماهواره یکی از ابزارهای قوی برای تغییر و دگرگونی فرهنگ یک جامعه است،این کالای فرهنگی در کنار مزیتها، مضرات فراوانی نیز دارد و ابزار مهم دشمن در جنگ نرم و یکی از عوامل تشدید کننده بحران در میان خانوادههاست.
تغییرات فرهنگی، ارزشی و کمرنگ کردن الگوهای دینی در میان زنان و دختران ازتأثیرات و پیامدهای منفی ماهواره بر جامعه و خانواده است و از این طریق زنان را درکشورهای اسلامی از معارف الهی، فضائل و ارزشهای اخلاقی تهی کرده و از این راه به اهداف خود دست پیدا میکنند.ازدیگر پیامدهای ماهواره نابودی مرزهای اخلاقی، تضعیف غیرت دینی مردان و عفت زنان است،می توان عنوان کرد: مجله انگلیسی اکونومیک اعتراف دارد که برداشتن مرزهای اخلاقی یکی از راههای یکسان سازی فرهنگی و اهداف دشمن است.
نابودی ارزشهای خانوادگی در کشورهای مسلمان از جمله اهداف غرب: فیلمهای ماهواره ای بیانگرالگوی خانوادههای غربی بوده و با القای فرهنگ غرب ارزشهای اخلاقی مانند حیا، غیرت و عفاف را در جامعه از میان میبرند و درصدد تثبیت روابط موازی در بیرون از خانواده هستند که این اقدامات موجب فروپاشی بنیان خانواده میشود.کمرنگ شدن ارزشهای خانوادگی و گسست نهاد خانواده ازدیگر نتایج فیلمهای نامناسب شبکههای ماهوارهای است؛ رشد طلاق در جامعه از نشانههای این گسست خانوادگی است که به دنبال خود مسائل متعدد دیگری از جمله فقر، اعتیاد و افزایش فرزندان بیسرپرست رابه همراه دارد؛ از سوی دیگر مشاهده میکنیم که فیلمهای غیر اخلاقی ماهواره روابط عاطفی و جنسی میان زن و مرد را در خارج از چارچوب ازدواج عادی نشان میدهند.
وی ادامه داد: هنگامی که اعضای خانواده در روزهای متوالی سریالهای نامناسب ماهواره را که هدف آنها عادی سازی روابط با نامحرم است، مشاهده میکنند،خیانت به همسر برای آنها عادی شده و مشاهده این فیلمها و عدم کنترل افراد بر رفتارخود نوعی بیمهری، دلسردی و اختلاف میان زن و شوهر را ایجاد میکند.
فیلمهای ماهواره و رواج خانوادههای تک والدی در جوامع: در سریالهای نامناسب شبکههای ماهوارهای سنتهای اجتماعی و فرهنگی کشورها مورد تحقیر قرار میگیرند، نقشهای خانهداری، همسری ومادری در این فیلمها زیر سؤال رفته و بیشترین تأکید آنها نشان دادن ارزش کار زن دربیرون از خانه است.
عدم اعتماد زوجین به یکدیگر، آسیب برخی از برنامههای ماهوارهای است، در فیلمهای نامناسب ماهوارهای امیال جنسی در خارج از حریم خانواده ارضا شده و این ارضای عاطفی میان زن و شوهر از عرصه خصوصی به عرصه عمومی منتقل میشود؛ در حالی که اسلام این امیال را پشتوانه حفظ خانواده و وسیله استحکام آن میداند.
این فیلمها تلاش میکنند تا خانوادههای تک والدی را در جامعه رواج دهند و الگویی برای زنان و دختران در کشورهای جهان سوم وبه ویژه کشورهای مسلمان ایجاد کنند همچنین با تغییر تصویر ذهنی زنان و مردان الگوهایی را که خود میخواهند برای آنها مطرح میکنند.
پوشش نامناسب زنان در این فیلمها، سبک زندگی و نوع پوشش زنان ایرانی را تغییر میدهد و امروز بخش وسیعی از بدحجابیهای کشور به دلیل تأثیرپذیری افرادبدحجاب از ماهواره است، تمام پوششها و آرایشهای نامناسب از طریق ماهواره ساماندهی میشود.
امروز امواج ماهواره بدون کنترل وارد خانههای ایرانیان شده وبسیاری از ارزشهای ایرانی و اسلامی را حذف کرده و ناهنجاریهای مد نظر غرب را درخانوادههای ایرانی جایگزین میکند که مدیران فرهنگی باید با راهکارهای اصولی دراین عرصه وارد عمل شوند.
درخصوص تأثیر ماهواره و اینترنت روی خانوادههایی که به این ابزار دسترسی دارند،هشدار میدهند استفاده از ماهواره می تواند باعث بروز آسیبهای جدی در خانوادهها شود.
اما به طور کلی،رواج بیبند و باری در خانوادهها از جمله عوارض استفاده نادرست ازماهواره است. مدگرایی و اعتقاد پیدا کردن به خرافهپرستی، رسومات و رفتارهای غیراصولی و مشکلساز، از دیگر مضرات استفاده از شبکههای ماهوارهای و اینترنتی است.
استفاده از ماهواره بدون کنترل والدین بخصوص برای دختران جوان که در سن رشد هستند،موجب بروز مشکلات شخصیتی کردهوحریمهای بین افراد خانواده را از بین میبرد.
شبکههای ماهوارهای، زبان، فرهنگ و بینش خانوادهها را درمحاصره خود قرار داده اند:بر اساس پژوهشهای انجام شده، در حال حاضر حدود 30 درصد ازخانوادههای ایرانی از ماهواره استفاده میکنند و 90 درصد از آنها فقط تماشاچی فیلمها و سریالهای ماهوارهای هستند. در حال حاضر 5/4 میلیون گیرنده و دیش ماهوارههای غیرمجاز در کشورمان فعال است .
برخی معتقدند میزان استفاده وضریب نفوذ این مهمان ناخوانده در نظام رسانهای کشور بیش از آمارهای رسمی است، چون هنوز بسیاری از مردم از بیان این که در خانه خود دیش گیرنده شبکههای ماهوارهای دارند، خودداری میکنند.
مراقب بچهها باشیم:خانمی میگوید از صبح کودک 3سالهاش را مقابل شبکه کارتون ماهواره مینشاند تا به کارهایش برسد، رنگ و لعاب کارتونها آنقدر زیاد است که کودکش پلک نمیزند، اما یکروز که از آشپزخانه کودک راتماشا میکرد دید که سکوت و بیتحرکی فرزندش مشکوک است. وقتی از آشپزخانه بیرون آمدو صفحه تلویزیون را نگاه کرد برای چند لحظه خشکش زد. از انیمیشن، صحنههای مستهجن پخش میشد.
باید بدانیم که کودکان 20 برابر بیش از بزرگسالان از تلویزیون اثرپذیری دارند، یعنی بیست برابر مادر، کودکش از آن اثر میپذیرد.
ماهواره: یکی از رسانه های قدرتمند ارتباط جمعی به شمار می آید .
این ابزار، به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، قادر است پیامهای تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بیشماری از افراد را در سراسر دنیا مورد خطاب قرار دهد. همچنین ماهواره می تواند در هشیار کردن، اطلاعرسانی و درحوزه پژوهش، سیاست و ... نقش مهمی داشته باشد؛
امّاماهواره برنامه های تخریبی و نابهنجاری نیز دارد؛ تا جایی که برخی از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی را برآن داشته تا برای مصونیت جامعه انسانی، بویژه نهاد خانواده چاره اندیشی کنند. بدین ترتیب، تاثیر برنامههای این ابزار قدرتمند برافکار عمومی و عملکرد آن را بویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری نباید از نظر دور داشت.گذراندن وقت بیشتر برای تماشای ماهواره، نشان دهنده علاقه کمتر به مطالعه است و به احتمال زیاد، فرد را تنبل و از نظر روانی، منفعل بار می آورد، فعالیت ذهنی را کند و روح انسان را مسخ می کند. ماهواره، مبلّغ پرخاشگری و ستیزهجویی است و گاه انسان را به ترس از خشونت واقعی مبتلا می سازد؛ بدین معنا که فرد از جنگ و مبارزه واقعی میهراسد.
تماشای تصویرها و فیلمهای مبتذل، کم کم انسان را معتاد میکند؛ به گونه ای که اگر فرد روزی به سراغ ماهواره و عکسهای مبتذل آن نرود، در زندگی خود احساس کمبود میکند و حالت کسالت به او دست میدهد. تماشای صحنههای مبتذل، ذهن و اندیشه انسان را تسخیر میکند. فردی که خود را به دیدن اینگونه تصویرها عادت داده است، به کار و فعالیت سازنده اقتصادی بیرغبت میشود.
باید بدانیم :امروز ما با غول پرنده افسانهای 17 هزار سر و دست و پایی روبهرو هستیم که همه دنیا را به هم میدوزد و مرتبط میکند، غولی که چنگالهای نحس خود را در بدنه خانواده فرو میکند و نگوییم در یک آن بلکه با چند پرده نمایش سفره، خانه و خانواده را بر میچیند که اگر برای قدیمیها از این غول میگفتی دهانشان از تعجب باز میماند که مگر میشود؟!
ورود ماهواره به ایران ودر محاصره قرار گرفتن زبان وفرهنگ وبینش خانواده ها:
از زمانی که ماهواره وارد خانه های ایرانیان شد، طیف گسترده ای از شبکه های ماهواره ای مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت.در ابتدا به دلیل محدود بودن شبکه های فارسی زبان، شبکه های خارجی مورد توجه بییندگان برنامه های ماهواره ای قرارداشت اما پس از مدتی با گسترش شبکه های فارسی زبان و کاهش سختگیریها نسبت به استفاده از ماهواره، این پدیده به صورت گسترده ای به خانه های ایرانیان راه یافت.هم اینک تخمین زده می شود که تعداد قابل ملاحظه ای گیرنده و دیش ماهواره ای در کشور وجود داشته باشد.تعداد شبکه های ماهواره ای فعال در جهان 17000 و 666شبکه است که از این تعداد حدود 3000شبکه در داخل ایران با همین دیش ها و آنتن های معمولی قابل دریافت هستند.از این تعداد شبکه حدود380 شبکه موسیقی و273شبکه تبلیغ ادیان ساختگی و235 شبکه مبتذل و74شبکه مخصوص تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش است که هر سال بر شمار این شبکه ها اضافه میشود.
با توجه به جوان بودن جمعیت کشور، علاوه بر تاثیر شبکه های ماهواره ای بر نحوه نگرش جوانان به مسایل سیاسی، ما شاهد تغییر در الگوهای فرهنگی جوانان کشور نسبت به بسیاری مسائل از جمله مدل لباس و آرایش نیزهستیم.نکته قابل توجه در زمینه تغییر دیدگاه جوانان نسبت به نوع پوشش و آرایش آنها این است که الگوهای جمعی در جامعه بشدت درحال تضعیف و فردگرایی و توجه به خود، در حال رشد است.آراستگی و زیبایی ظاهرجوان امروز که مورد پسند اوست، بگونه ای متفاوت از الگوهای جمعی است که فرهنگ سنتی جامعه برای او ترسیم می کند.در جامعه به دلیل بهبود اوضاع اقتصادی مردم، ابراز وجود دربین جوانان به مثابه یک ارزش اجتماعی بسرعت درحال رشد است.یکی از دلایل پررنگ شدن این موضوع علاوه بر رفاه اقتصادی، گسترش روز افزون استفاده از ماهواره در خانواده ها می باشد.از این نکته نیز نباید غافل شد که جامعه ما یک جامعه در حال گذار است و در این میان موجی که برطبقه بالا و متوسط تاثیر می گذارد، طبقات پایین جامعه را هم متاثر می کند. مثلا ما در جوانان طبقات پایین جامعه هم میل به تغییر در نوع لباس و آرایش را مشاهده می کنیم، هر چند مسائل مالی، آنها را در ابراز این نوع کنش اجتماعی دچار محدودیت می کند.در جامعه جوانی مثل ایران، انتخاب نوع پوشش و سبک آرایش، بی تاثیر از برنامه های ماهواره نیست.با نگاهی کوتاه به این مساله متوجه می شویم که نفوذ فرهنگ غرب آرام آرام وارد کلیه اندامهای درخت کهنسال فرهنگ ایران می شود وخود را بسرعت ناباورانه ای به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه به جوانان عرضه می کند.
در چنین شرایطی، مدیران فرهنگی جامعه باید حرکت خلاقانه و آگاهانه ای را برای کاهش اثرات منفی برنامه های شبکه های ماهواره آغاز کنند.از نظر کارشناسان، در عصر جهش ارتباطات، ما نمی توانیم جلوی ارسال امواج ماهواره و رسوخ آموزه ها و هنجارهای غیرخودی را در درون کانون خانواده هایمان سد کنیم اما می توانیم درپرتو ارائه مبانی هنجاری خود در رسانه های خاص مقابله با شبیخون فرهنگی بیگانه بپردازیم به عنوان مثال می توانیم با ایجاد شبکه هایی مخصوص نمایش لباس و مد و ارائه الگوهای ایرانی اسلامی و با نظارت اهل فن، بخش عمده ای از تاثیر منفی(صرف نظر از آثار و برنامه های مثبت این فناوری) برخی از شبکه های ماهواره ای را تعدیل کنیم.وقتی جوانان بدانند برنامه های مورد علاقه خود را با کیفیت عالی و متنوع می توانند در شبکه های تلویزیون ملی تماشا کنند یقینا عده بینندگان شبکه های ماهواره ای غیرخودی به حداقل ممکن خواهد رسید و جوانان ایرانی به جای آنکه مصرف کننده قهار برنامه های ماهواره ای بیگانه باشند، به شهروندان فرهیخته و با سواد رسانه ای بالا در چارچوب مرزهای ملی کشورمان تبدیل می شوند.مادر عصر تکنولوژی به سر می بریم . که در آن ماهواره نقشی پر رنگی در انتقال اطلاعات و پیام ها دارد هر چند ماهواره را می توان دجال گمراهی نام نهاد زیرا رویکردی که در این شبکه های ماهواره ای به چشم می خورد نشان از تلاش آن ها برای هویت زایی فرهنگی و ایجاد سستی در باورهای دینی دارد.شبکه های ماهواره ای علمدار جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است هر چند به طور دقیق نمی توان حجم استفاده از ماهواره را در ایران به طور دقیق مشخص کرد ولی می توان با توجه به قراین و شواهد موجود می توان حدس زد که میزان استفاده از شبکه های ماهوارهای در ایران افزایش قابل توجه ای پیدا کرده است .
به لحاظ فنی در159 مدار تلویزیونی در کل جهان،203 ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد در80مدار قالب دریافت در ایران، 100 ماهواره تلویزیونی یعنی نیمی از ماهواره های جهان قرار دارد. این تعداد ماهواره ها، امکان تماشای حدود18000 شبکه تلویزیونی را در ایران فراهم می آورد با رسیورها و دیش های معمولی می توان تا نزدیک2000 کانال ماهواره ای را در ایران با کیفیت بالا دریافت کرد.در بین شبکه های ماهواره ای که به سهولت در ایران قابل دریافت است، بیش از 380 کانال خاص موسیقی وجود دارد که شبانه روز در حال پخش موسیقی، کلیپ، رقص، آهنگ های درخواستی و کنسرت هستند. عموم این برنامه ها آکنده از حرکات ضداخلاقی و اروتیکال است. در حالیکه علاوه بر این شبکه های اختصاصی موزیکال، حدود 1200 شبکه هم در خلال برنامه های خود کلیپ ها و شوهای موزیکال پخش می کنند.در حوزه کودک و نوجوان بیش از 250 کانال ماهواره ای قابل دریافت در ایران است؛ ضمن آنکه بخش مهمی از برنامه های کانال های عمومی نیز ، به پخش برنامه های کودک و نوجوان اختصاص دارد. این شبکه ها علاوه بر پخش کارتون هایی که عموماً در تضاد با مبانی اخلاقی ماست، به فرهنگ سازی ارزش های لیبرالی و امانیستی غرب در ذهنیت اطفال ایرانی می کند و آنان را شیفته زندگی آمریکایی و غربی می نماید.
یکى از کارکردهاى رسانه هاى جمعى به ویژه ماهواره مفهوم سازى و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهاى متناسب با آن مفهوم است که با توجه به این نکته می توان گفت شبکه هایی که ضدیت با کشورهای مستقل به خصوص جمهوری اسلامی ایران دارند با چند رویکرد متفاوت به برنامه سازی می پردازند تعدادی از شبکه ها به ترویج فرهنگ برهنگی و اشاعه بی بند باری در سطح جامعه می پردازند تا بنیاد خانواده را سست کنند تعدادی دیگر رویکردی ضد دین دارند و به شبه افکنی می پردازند و تعدادی نیز به سیاه نمایی دست آورد های انقلاب ایران می پردازند و به ایجاد یاس در بین مخاطبانشان می پردازند و مسائل را به صورت وارونه جلوه می دهند به نظر می رسد با افزایش کمی شبکه های ماهواره ای و جذب مخاطبان ایرانی، ترویج انگاره های لیبرالی به سهولت انجام می گیرد و این همان بخشی ازجنگ نرمی است که امپریالیسم رسانه ای غرب دنبال پیروزی در آن است.
در این بین نقش شبکه هایی چون BBC ، CNN، VOA در حوادث بعد از انتخابات ایران را نمی توان نادیده گرفت که با فضا سازی های کاذب سعی در القای تقلب ساختگی بوده ا ند . البته در بین این شبکه ها نقش بی بی سی فارسی از همه پر رنگ تر بوده است این شبکه هشت ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران شروع به کار کرده است هرچند خبر، قلب تلویزیون فارسی بی بی سی است، اما این شبکه برنامه های متنوع موسیقی، هنری و فرهنگی، علمی، فن آوری، مستند و ورزشی، همچنین برنامه های بحث و مناظره چند رسانه ای نیز پخش می کند. این شبکه 100 میلیون نفر فارسی زبان دنیا را مخاطب بالقوه خود میداند.BBC فارسی به ورود در حوزهها و زمینههایی که رسانه ملی بدلایل دینی و فرهنگی و یا سیاسی امکان ورود ندارد توجه دارد و این باز به مزیت رقابتی دیگر این شبکه در نزد مردمی که چندان مذهبی و یا وفادار به نظام نیستند تبدیل میشود. عبور از خطوط قرمز در عرصه موسیقی، سینما، مسائل زنان، جوانان نیز به جذب مخاطب کمک فراوان کرده است
حمله به دین به بهانه مبارزه با بدعت و خرافات:تمدن عصر جدید که شکوفایی آن را پیوسته ناشی از حذف دین از صحنه زندگی فرد و اجتماع می شمارند و عامل عقب افتادگی جوامع وامانده یا عقب نگه داشته شده را پای بندی به دین و ضوابط مذهبی قلمداد می کنند، حربه خطرناکی است که بر روح حساس و پرشور جوان اثر نامطلوبی بر جای می گذارد. یکی از روش های دیرین دشمن برای گسترش سلطه خویش، استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش های اسلام اصیل است. آنان می کوشند مذهب را که عامل بیداری، پویایی، ستم ستیزی، عدالت گستری و فراهم آورنده سعادت دنیا و آخرت است، به عامل تخد یر، انزواطلبی، واپس گرایی، رهبانیت و امری شخصی تبدیل کنند و با این شگرد، بیشترین سعی شان در درست کردن عقاید نسل جوان بر طبق خواسته ها و اهداف خودشان است. به تعبیر امام خمینی رحمه الله : «می خواهند اسلام ناب محمدی (ص) را به اسلام امریکایی مبدل سازند.» تأکید بر اختلاف های مذهبی، تکیه کردن افراطی بر تفاوت های شیعه و سنی، ترویج خرافه گرایی، ترویج مذهب های دروغین، تحریف مفاهیم والایی همچون: انتظار، توکل، دعا، قضا و قدر و تعبد و نیز ارائه نظریه های ویرانگر گوناگون علیه مذهب، همه برای رسیدن به این هدف شوم سازمان دهی و اجرا می شود. در واقع این شبکه های ماهواره ای با روش های به ظاهر علمی، دینی و حتی طنز، در سست کردن عقاید مردم می کوشند و این برنامه ها نسل جوان را به ابتذال می کشاند.
اشاعه فحشا و بی بند و باری با ماهواره:یکی از کارکردهای رسانه های جمعی به ویژه ماهواره، مفهوم سازی و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم است. بر این اساس، ارائه تصویرهای مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق ماهواره و نمایش آنها، یکی از عوامل گسترش بی بند و باری و به فحشا کشاندن جوانان از نوع جرایم جنسی است.دشمن که همواره اشاعه فرهنگ دینی و اعتقاد به خداوند و معنویات را مانع اصلی هدف های خود می بیند، برای کم رنگ کردن این اعتقادات، با ایجاد خلل در اعتقادات قشر جوان، در به انحراف کشاندن و بی هویت کردن آنان می کوشد.در واقع از دیدگاه و منطق قرآن، بازگو کردن زشتی ها و ارائه و ترویج آنها، نهی شده است؛ زیرا موجب آشکارسازی زشتی ها و برملا شدن آنها می شود. امام رضا علیه السلام می فرماید: «آن کسی که گناه را نشر دهد، رانده است و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش الهی است».شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها، مظاهر ضداخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه، همچون دیگر ابزار بشری می تواند به آرمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر، بیشترین خدمت ماهواره در ایجاد و رواج فسا د و فحشا در میان جوانان است.
با نام خداوند منّان
قرآن کریم درباره خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدار می دهد و می فرماید:
إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ. (نور: 19)
کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی دانید.
یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس والحجاره(تحریم :6)
(ای کسانی که ایمان آورده اید خود وخانواده خویش را از آتشی که هیزم آنها انسانها وسنگهاست نگه دارید)
حضرت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چه زیبا فرموده است:«کیف بکم اذا رأیتم المنکر معروفا» «چه می شود شما را، آن گاه که ناپسند را پسندیده می شمارید و بد را خوب می بینید»
ازنظرات مراجع:استفاده از برنامههاى مفید و مشروع (مانند برنامههاى علمى و قرآنى) هر چند فى نفسه مانعى ندارد؛ ولى با توجه به اینکه برنامههایى که از طریق این دستگاه پخش مىشود غالباً در بردارنده آموزش افکار گمراه کننده و تحریف حقایق و برنامههاى لهو و فساد هستند، استفاده از ماهواره جایز نیست. آیت اللّه مکارم، استفتاءات، ج 1، س 1609 و 829
بصیرت و اهل بصیرت
بصیرت در اصطلاح قرآنی به معنای ادراک حقایق و رؤیت چیزها چنان که هست، می باشد. بصیرت در نگرش قرآنی جز با عمل به آموزه های وحیانی و تزکیه نفس پدید نمی آید. با این همه اهل بصیرت در مسیر رشد و کمال است نه آن که به کمال رسیده و از دام خطر رسته باشد، بلکه هر آن ممکن است که سقوط کرده و در دام شیطان افتد.
انسان تا زمانی که در دنیا است و اجل واقعی او فرا نرسیده است در مسیر است. این مسیر می تواند حق و یا ضلالت باشد. آن کس که در مسیر کمالی است تا زمانی که اجل او فرانرسیده است هر دم ممکن است بازگردد و در مسیر ضلالت قرارگیرد چنان که این مسئله درباره اهل ضلالت نیز صادق است و امکان توبه و بازگشت تا دم مرگ برای او فراهم است.
البته هستند کسانی که به کمال رسیده و هنوز اجل ایشان به پایان نرسیده است. آنانی که به کمال رسیده اند کسانی هستند که در قرآن از آنان به مخلصان (به فتح لام) یاد شده است. مقام مخلص مقام کسانی است که حتی ابلیس از گمراه کردن ایشان نومید شده است. اینان از شر گمراهی در امان هستند و با آن که به کمال رسیده اند اجل ایشان فرا نمی رسد؛ اجل به معنای مرگ طبیعی انسانی است که به کمال لایق خود در مسیر تکاملی رسیده و در صعود و سقوط به جایی رسیده است که دیگر بودن وی در زمین تأثیری در شاکله وجودی اش نخواهد داشت.
بنابراین هر انسانی در مسیر زندگی خود تا اجل و مرگ طبیعی از این که مورد آزمایش، ابتلا و فتنه قرارگیرد درامان نمی باشد. این حکم شامل همه کسانی است که از مقام مخلصین بیرون هستند. اهل بصیرت نیز چون در راهند از کسانی هستند که احتمال سقوط در ایشان قوی است؛ زیرا ابلیس در مسیر ایشان بیشتر می نشیند و می کوشد تا ایشان را که در راهند و به کمال نزدیک، به سقوط بکشاند.
دامی که ابلیس برای ایشان پهن می کند دام غرور و تکبر است.در سوره طه درباره سامری آمده است که وی اهل بصیرتی بوده که در دام شیطان افتاد و خود را به دام هلاکت و سقوط افکند. سامری از کسانی است که قرآن اهل بصیرت بودن وی را تایید می کند. قصه او همانند قصه بلعم باعور است که به مقامات عالی رسیده بود و اهل بصیرت بود ولی به جهت گرایش شدید تکبری و غرورآمیزش به جنگ خدا و پیامبرش می رود و به تعبیر قرآنی اخلد فی الارض می شود و در زمین جاویدان می گردد.
سامری اهل بصیرتی است که به حقایق و معارفی دست می یابد و در یک حرکت جوهری کمالی به حدی از کمال می رسد که می تواند از زر و زیور، گوساله ای بسازد که صدایی از آن بیرون آید و قوم موسی را در چله موسوی که برای دیدار خدا به کوه طور شتافته بود، گمراه نماید.
خداوند در آیات 85تا 97 سوره طه به مسئله سامری اشاره و بیان می کند که سامری در پاسخ موسی(ع) گفت: من اهل بصیرتی شدم که دیگران به آن نرسیده و از آن توانایی برخوردار نمی باشند: قال بصرت بما لم یبصروا به فقبضت قبضه من اثر الرسول فنبذتها و کذلک سولت لی نفسی؛ من به چیزی بصیرت یافتم که دیگران بدان بصیرت نیافته اند. مشتی از خاکی که نقش پای آن فرستاده و رسول خدا را داشت بر گرفتم و در پیکر افکندم و نفس من این کار را در چشمم بیاراست.
در زمانه ما نیز سامری های اهل بصیرت بسیاری هستند که از توانایی هایی برخوردار می شوند. این برخورداری و توانایی از آن رو به ایشان داده می شود که در راه تزکیه قرارگرفته اند. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که هر کس تزکیه کند، نتیجه عملش را در دنیا و آخرت می یابد. آن که اهل دنیاست در دنیا و آن که اهل آخرت است در آخرت به آن دست می یابد و از آثار و نتایج آن بهره مند می شود. در داستان امام صادق(ع) با فردی دهری آمده است که وی از علوم و دانشی خاص برخوردار بوده و می توانست از غیب خبر دهد.
آن گاه پس از احتجاجات و مباحثه طولانی، این فرد ایمان می آورد و توانایی خود را از دست می دهد که آن حضرت می فرماید: خداوند بهره و سود هر کار خوبی را پرداخت کرده و پاداش می دهد، از آن جایی که پیش از این اهل دنیا بودی آن را در دنیا به تو داده بود ولی اکنون که ایمان آورده ای آن را ذخیره آخرتت کرده است.
هوشیار! که در دام اهل بصیرتی بیافتیم که به جهت برخی از توانایی ها می کوشد تا سوداگری کند و دین مردمان را بخرد و آنان را از خدا دور سازد. بنابراین اهل بصیرت همواره در خطر هستند و می بایست از این که در دام شیطان بیافتند برحذر باشند و به خدا پناه برند.
بصیرت نوعی آگاهی عالمانه، همه جانبه و عمیق نسبت به مسایل و تصمیم گیری و عمل در راستای مصالح و منافع اسلام، ملت و کشور است.
بصیرت اساساً برخاسته از یک نوع نگاه دقیق خیرخواهانه و از روی اخلاص نسبت به مسایل جاری یک کشور است و کسی که دارای بصیرت است، از خودسریها و تعصبها به دور است و از لایههای ظاهری مسایل عبور کرده و برای رسیدن به لایههای باطن تلاش میکند.
بصیرت یک مظهر دشمنشناسی دارد، یعنی اطلاع دقیق از برنامهها و ترفندهای دشمن و یک مظهر شناخت جبهه خودی و شخص با بصیرت از یک سو در حوزه شناخت و ساماندهی جبهه خودی و از سوی دیگر در راستای خنثیسازی توطئههای جبهه غیر خودی تلاش میکند.
بصیرت یک شاخص و راهنما برای انسانها در مسیر زندگی است که هم در تشخیص معیارهای حق و باطل کمک میکند و هم مسیر را به صورت شفاف نشان میدهد. وی راه رسیدن به بصیرت را یک معرفت عمیق دانست و گفت: جامعهای که بصیرت داشته باشد، پشت سر شاخصهای توصیف شده در نظام ولایی حرکت میکند و به هنگام بروز فتنهها، پشت سر رهبری قرار میگیرد.
در دنیای امروز، به خاطر نزدیکی جریان حق و باطل با یکدیگر و نفاق و دورویی در جبهه مخالف، حرکت در این مسیر پویایی با دشواری فراوان روبهرو است و اگر بصیرت نباشد لغزش و سقوط حتمی است و انتخاب صحیح در این وانفسا، نیاز به بینش دارد و بینش صحیح همان بصیرت است.
شناخت روشن و قطعی از دین، تکلیفمداری، معرفت نسبت به پیشوا، شناخت دوست و دشمن و حق و باطل از جمله مصادیق بصیرت به شمار میرود.
تعابیر زیادی راجع به بصیرت در صدر اسلام به ویژه در دورانی که عالم اسلام گرفتار فتنهها شده بود، سراغ داریم به ویژه در دوران حکومت حضرت علی (ع) که هم جریان نفاق و اردوگاه باطل تلاش میکرد در قالب حق نمایان شود و هم دینداران بیبصیرت، جبهه حق را خوب پشتیبانی نکردند، لذا برترین تعابیر را از بیان ایشان مشاهده میکنیم که فرمودند علم دین جز توسط انسانهایی که صاحب بصیرت و شکیبایی هستند، امکانپذیر نیست.
بصیرت همیشه باید مقدم بر مبارزه باشد در حالیکه برخی انسانها مبارزه را مقدم بر بصیرت میکنند که این اشتباه است، بنابراین در اسلام، مبارزه باید از روی بصیرت باشد و مبارزه منهای بصیرت در پیشبرد اهداف اسلامی تأثیری ندارد.
شفافترین چهرهای که در طول تاریخ از این بزرگان بر جای مانده است، بصیرت فوقالعاده آنها است و مبارزان نستوه تاریخ همیشه دارای بینش و بصیرت عمیق بودهاند.
انسان صاحب بصیرت کسی است که قدرت تحلیل و تجزیه رخدادها را داشته باشد و حتی بتواند توصیه های مناسب ارایه دهد و مسیر آینده را با چراغ نشانه ها وداده های یافته از گذشته بیابد.
در حقیقت زمان حال،همواره زمان تجزیه و تحلیل است و هر نشانه ای که از گذشته و حال می یابد در کنار هممی نهد تا بتواند عمل بعدی خود را به درستی انجام دهد. این گونه است که می توان گفتانسان صاحب بصیرت در فرهنگ قرآنی همان انسان روشنگری است که در برخی از زمان از آنبه روشنفکر نیز یاد شده است.
اگر به آموزه های قرآنیمراجعه ای تند و گذرا شود، در همه جا انسان دارای بصیرت را انسان روشن بینی معرفیمی کند که پرده ها از هر جنس و نوعی را کنار زده است و از هر نشانه بزرگ و کوچکبهره برده تا راه اصلی را هرگز گم نکند؛ زیرا در جهانی که همه چیز دست به دست همداده تا انسان را از خودش نیز غافل کند چه رسد از خدا و فلسفه آفرینش هستی و انسان، چگونه می توان بی هوشیاری و بیداری خود را یافت و راه و چاه را شناخت و در دامغفلت نیافتاد.
بارها دیده شده است کهحتی هوشیاران و بیداران به وسوسه هواها و خواسته های درونی و یا زمزمه ابلیسبیرونی، به خواب رفته و در دام غفلت افتاده اند. این که انسان هر دم از خود بپرسداز کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود و به کجا می روم؟ تنها عاملی خواهد بود که وی رااز فراموشی و نسیان خود و خدا رهایی و نجات می بخشد. اما اگر دمی این پرسش را ازخود فراموش کند و غافل شود ، همان فراموشی برابر با غفلتی از خود و خدا و فلسفهزیستن آدمی می شود.
خداوند در قرآن نشانههای هستی را روشنی بخش آدمی می شمارد و معجزه های پیامبران را که گاه از آن به آیاتو بینات و گاه دیگر به بصایر تعبیر یاد می کند، دذ حقیقت چیزی جز روشنگری نمی داند.
هر نشانه ای از نشانه هارا باید در کنار هم گذاشت و از تجزیه و تحلیل آن، حقایق را از باطل ها باز شناخت وچاه را از راه دانست. اگر این گونه عمل شود تازه است که انسان صاحب بصیرت می شود ومی تواند به خود و دیگران توصیه کند که چگونه می توان به هدف اصلی رسید و از آنغافل نماند.
اگر انسان امروزش دارایچشم تیزبین و نشانه شناس نباشد تا در ورای پرده های زمخت وسوسه ها و حیله ها ،حقیقت را نیابد، زمانی که این پرده ها کنار برود و خود را عامل فتنه ها و تاریکی هاو بازیچه باطل بیابد آن زمان دیگر بسیار دیر است. کشف الغطا برای اهل بصیرت میبایست در همین فتنه ها و زمانه آن انجام پذیرد تا بتواند با در کنار هم گذاشتننشانه ها تحلیل درستی از رخدادها داشته باشد. این زمان است که می تواند مرگ اختیاریرا تجربه کند و یقین عینی را به شهود و یا حضور درک و فهم کند. آن گاه وقتی تصمیمیمی گیرد عین حق می باشد و می تواند مدار و محور حق باشد و دیگران را نیز به سویکمال حق رهنمون شود؛ زیرا دیگر از هیچ چیزی نمی ترسد و مرگ را به اختیار تجربه کردهاست و ترسی از مرگ موهوم غیر اختیاری ندارد. اگر کشف غطایی نیز صورت گیرد و پرده ایبه کنار رود برای او تفاوتی نمی کند زیرا این را به کشفی پیش از این دریافته بودحتی اگر این کشف به کنار هم گذاشتن نشانه ها و رخدادها و تحلیل حرکت ها بر اساسموافقت با اصول و مبانی فلسفه آفرینش و یا مخالفت با آن برایش صورت گرفتهباشد.
به این معنا که انسانیصاحب روشنگری و روشنفکری ، همان اصل بصیرتی است که با نشانه شناسی و بینش و نگرشنوری و خداوندی ، دانسته بود که حرکتی فتنه ساز در چه مسیری پیش می رود و در هیاهویبحران ها و تاریک نمایی ها می داند که نور در کدامین سمت و سو است و بدان سو میرود. پس هم آینده را می بیند و هم بدان امید دارد و هم دیگران را به آن نور روشنهدایت می کند؛ زیرا همواره حقیقت چون چکادی استوار در برابرش ایستاده است و از آندمی غافل نیست.
ما انسان ها گاه کلماتی را بر زبان می رانیم و واژه هایی را به کار می بریم که اگر واقعا در اعمال و رفتار خودمان " غور " کنیم ، می بینیم که اگر قرار باشد کسی بابت سرزنش ها و انتقاد های خود ما محکوم شود ، شاید خود ما نخستین فردی باشیم که با حرف های خودمان محکوم می شویم !
در هفته ها و ماه های اخیر نیز واژه ای به نام " بصیرت " بر زبان ها افتاده است. این اتفاق بعد از آن رخ داده که برخی بزرگان ، به درستی و درایت بر لزوم تقویت بصیرت در جامعه تاکید کردند اما برخی افراد و گروه های مختلف سیاسی بسته به منافع و علایق شخصی شان سعی کردند تا این واژه عربی را تعبیر و تفسیر کنند و با استفاده از مغالطات کلامی و منطقی دیگران را محکوم و خود را منزه جلوه دهند تا بدین ترتیب از کلام حق بزرگان نظام نیز سوء استفاده کرده باشند.
اگر بخواهیم واژه عربی بصیرت را به فارسی خودمان برگردانیم شاید بهترین معادل برای آن واژه " روشن بینی " باشد . روشن بینی نه به مفهوم " چشم سر " بلکه با چشم دل و چشم وجدان و چشم آگاه و برخاسته از عقل ظاهری و باطنی .
انسان بصیر و روشن بین حقایق را آن گونه که وجود دارد می بیند و به دور از پیش داوری ها و مفروضات ذهنی نخست خوب می بیند و می فهمد – فهم چیزی بالاتر از دانستن چیزی است - و سپس با توجه به جمیع جهات به نتیجه گیری و تصمیم و یا اظهار نظر می پردازد .
اما متاسفانه بیشتر کاربران امروز این واژه با پیش فرضی به توصیه دیگران به بصیرت عمل می کنند که آن پیش فرض فاقد عناصر لازم برای نتیجه گیری صحیح و منطقی است . مهم ترین ایرادی که به کاربران و طرفداران امروز واژه " بصیرت " وارد است این است که آنها قبل از اینکه دیگران را به داشتن بصیرت دعوت کنند چنین می پندارند که خودشان عین " حقیقت " هستند .
آنها با این پیش فرض که خودشان منزه از هر گونه " کجی و کاستی " هستند دیگران را به بصیرتی دعوت می کنند که باید پایان کار آن بصیرت ، قبول و اعتراف طرف مقابل به منزه بودن این جماعت باشد. بصیرت مورد ادعای این آقایان اصولاً بصیرت نیست ؛ در واقع آنچه که این جماعت از کاربردن واژه بصیرت می طلبد ، " تمکین " دیگران به آنها است، چرا که اگر آنها مدافع واقعی بصیرت باشند نخست باید به چند پیش شرط برای داوری صحت و سقم و حق و باطل تن دردهند :
1- نخست اینکه اینان باید بپذیرند که حقیقت مطلق نیستند.
2- دوم اینکه این جماعت باید بپذیرند که اگر بصیرت بدون پیشداوری و با معیارهای مورد توافق و قبول قاطبه اندیشمندان محقق شود به نتایج آن گردن نهند و گناه خود را به گردن بگیرند.
3- سوم آنکه وضعیت دو طرف منازعه از منظر قدرت مانور باید یکسان یا نزدیک به هم باشد . مگر می شود عده ای همه چیزها را در ید اختیار خود بگیرند و با ابزارهای خود طرف مقابل را به حاشیه انزوا برانند و بعد انتظار داوری بی طرفانه و "جدال احسن" داشته باشند ؟
اگر این 3 شرط اصلی درباره رعایت لوازم داوری صحیح بین دو طرف منازعه رعایت شود می توان تازه پشت یک میز نشست و گفتگو کرد و حق و باطل را با محک و معیار سنگ حقیقت سنجید .
کسانی که امروزه دیگران را به داشتن بصیرت فرا می خوانند خود در داخل کشور ، شرایط یک مذاکره "آمریکایی پسند " که همواره از ان گریزانند را علیه رقبای خود به کار می برند و آن در واقع مذاکره با رویکرد " قدرت " است نه مذاکره ای برابر با رویکرد منافع دو جانبه ! و عجیب است که خود این بازیگران جناحی عرصه سیاست از آمریکا به دلیل آنکه به دنبال مذاکره ای قلدر مابانه با ایران است می نالند اما خود در داخل در برابر رقبای سیاسی شان همان کاری را می کنند که آمریکا سعی می کند در عرصه بین المللی با آنها به انجام برساند !
سخن امروز و نوشته حاضر برای تخطئه این و آن نیست و صرفا از این جهت مورد اشاره قرار می گیرد که متاسفانه ما حتی در بسیاری از موارد به لوازم منطقی آنچه که خود شعارش را می دهیم نیز پایبند نیستیم .
مثلا از آزادی اندیشه دم می زنیم و به این فکر نمی کنیم که آزادی اندیشه بدون آزادی بیان و آزادی بیان بدون آزادی بعد از بیان " شعار " مضحکی بیش نیست . چرا که اندیشه تا زمانی که مجال بروز نیابد اساسا اندیشه نیست بلکه تصورات ذهنی است و اندیشه زمانی می تواند بروز یابد که مجاری ابراز امن و آزاد برای آن فراهم باشد و تازه در صورت وجود مجاری ابراز آزادانه اندیشه - کتاب ، مجلات و روزنامه ها ، شبکه های تلویزیونی و روادیویی ، وب سایت ها و وبلاگ های اینترنتی و... – باید شرایطی را فراهم کرد که شهروندان و اندیشمندان و... پس از ابراز آزادانه اندیشه هایشان مورد تعقیب و کیفر و مجازات قانونی ، شبه قانونی و غیر قانونی قرار نگیرند .
بنابراین سخن راندن از آزادی اندیشه ، آسان است اما تامین واقعی آزادی اندیشه نیازمند تامین آزادی بیان و بعد از بیان است . در اینجا هم سخن گفتن از بصیرت و دعوت دیگران به کار بردن بصیرت در استنتاجات و اعمالشان کار راحتی است اما به وجود آوردن شرایط منطقی و اسباب و لوازم استنتاج " بصیرت مندانه " شهروندان و نخبگان کاری است که انجام آن نیازمند ترک انحصار طلبی و گردن نهادن به داوری بی طرفانه و بدون پیش داوری و مذاکره در شرایط برابر و در چارچوب منافع متقابل است . بنابراین کسانی که امروزه واژه " بصیرت " را همچون چماقی بر سر رقبای سیاسی خود به کار می برند بدانند که این اقدام آنها بدون تهیه اسباب و لوازم منطقی اندیشیدن " بصیرت مندانه " ، تنها بازی با واژگان است .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ